برخی از کاربست حتی یک واژه عربی برمی آشوبند؛ درحالی که خود ناخواسته دهها و صدها از آن را در گفتگوهای روزمره به کار میبرند. فراموش نکنیم که درست است این واژهها فارسی نیست، ولی قرار نیست همه واژههای عربی را از زبانمان خارج کنیم. این کار نه شدنی است، نه معقول. همچنان که همه واژههای انگلیسی را هم نمیتوان از زبان خارج کرد.
مگر میشود تلفن و تلویزیون و پست و سینما را به کار نبرد؟ پس چه باید کرد؟ آیا این حرف به معنای مجوز به کارگیری از واژههای غیرفارسی در هر صورت است؟ بی گمان چنین نیست و نباید چنین دریافت و تلقی را داشت. بر هیچ کس پوشیده نیست که بنای هر زبانی با واژههای خودش که مانند خشت خشت آن بناست، بالا رفته است و میرود و در این صورت است که بنای زبان فارسی را میتوان فارسی قلمداد کرد.
اما باید از سویی حواسمان به واژههای انگلیسی باشد که سیل وار خودش را همراه با ورود فناوری به ما تحمیل میکند و از سوی دیگر توجهمان به انبوه واژههای عربی باشد که نمیتوانیم به همه آنها بی اعتنا باشیم. چون تاریخ و فرهنگ و گنجینههای علمی و ادبی ما پر است از این واژهها و هم زبان دین ماست. پس چه باید کرد؟ تردیدی نیست که باید برای پاسداری از زبان ملی راههایی جست و از آسیبهای احتمالی آن کاست. راه چاره این است که نه استفاده زیاد از واژههای عربی را نشانه متدین بودن بدانیم و نه استفاده بی رویه از واژههای انگلیسی را نشانه مدرن بودن.
زبان فارسی آن چنان توانمند و غنی و قدرتمند هست که پاسخگوی همیشه ما باشد. توان واژه سازی و قدرت ترکیب سازی به دلیل وجود «وند»ها در زبان فارسی، امکان زایش و آفرینش را همیشه فراهم دارد و از این نظر هیچ گاه نباید نگران لاغری این زبان باشیم. هم فرهنگستان در این زمینه فعالیت دارد و هم نویسندگان خوش ذوق و خلاق به خوبی به ظرفیت زبانی ما کمک میکنند. البته نباید از یاد برد که بخشی از روند واژه سازی به طور طبیعی در بطن جامعه اتفاق میافتد و گاه واژههایی از درون جامعه سر برمی آورد.
بنابراین، پیش از همه باید به زبان فارسی برگردیم و تا زمانی که واژه فارسی زیبا و پرکاربرد داریم، آنها را به کار گیریم و پاسدار پایه ایترین عنصر هویتی خودمان، یعنی زبان فارسی باشیم. با این حال، به این باور هم برسیم که برخی واژههای غیرفارسی که سالها در زبان ما جاری است، حذف ناشدنی است.
واژههای بیگانه همانند شهروندان کشوری دیگرند که پس از گذران سال ها، میتوانند مقیم شوند و خود آنها جزو ظرفیت زبانی به شمار آیند. این اتفاق فقط برای ما نمیافتد و تاریخ زبان گواه روشنی است بر اینکه هیچ زبانی خالی از وام واژهها نیست و حتی واژههای فراوانی از زبان فارسی در دیگرزبانها ازجمله در زبان عربی وجود دارد. با این همه، دو نکته نتیجه این بحث خواهد بود؛ یکی اینکه از تعصب بیجا بپرهیزیم و دوم اینکه اصل را به استفاده از واژه فارسی بگذاریم.